اندراحوالات من
سلام دوستای خوبم
اگه دقت کنیدتوتمام این عکسا لپم قرمزه (لپ گلی شدم).بزرگترای مهربون ما می دونیم که شما خیلی مارودوست دارین ولی خواهشن ، دست وصورت مارونبوسید وبادست نشسته به پوست ما دست نزنید چون پوست ما نی نیا خیلی خیلی حساسه .باتشکرازشما مهربونا.
هفته گدشته مامان از نمایشگاه برام یک کفپوش خیلی قشنگ خریده که بدجوری دوسش دارم وعاشقشم
محل جدید بازیم شده بدوبدومی رم می شینم روش وبازی می کنم
پنجشنبه بامامان وعمه رفته بودیم بیرون که من خاطرخواه این الاغ رقاص شدم
می رقصه ومی خنده وغش می کنه
اینجاساعت ٢:٣٠ نیمه شبه ازقیافم معلومه ، حسابی خواب آلودم،ولی اومدم پیشش وباش بازی میکنم. گفتم خاطرخواهش شدم دیگه
اینجاداره تکنو می زنه ای جان منم ازش یادگرفتم وهی سرموتکون می دم
حالا
آخرشم همونجا خوابم برد
صبح جمعه درحال رفتن به پارک باباباجونم
عصرجمعه تولدیکی ازطرفدارای خوبم بودوداشتیم می رفتیم خونشون ،منم پشت چراغ قرمزکنترل ماشینوبه دست گرفتم.آن آن بیب بیب
موقع برگشت مامانی وبابایی منوحمام دادن تا بخیال خودشون زودتر بخوابم ومامان کمدلباسای منو مرتب کنه ولی تازه من شارژشده بودم، ببینید...
لچکوبیشترازکلاه دوست دارم. به نظرشما بهم می یاد؟
قیافم چه مظلوم شده
مامان تواین حالت بهم می گه پیشی پیشی ناز