آرتین کوچولوآرتین کوچولو، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 26 روز سن داره

بهونه نفس كشيدن

مهمونی

1391/3/20 23:43
نویسنده : آرتین کوچولو
1,767 بازدید
اشتراک گذاری

روزتولدحضرت علی بردیا کوچولو ومامان وباباش  به صرف شام خونه مادعوت بودن.مامان وباباازصبح درتدارک وسایل مهمونی  وپذیرایی بودن.بابابیشترمسئولیت پرستاری منوداشت مامان جونم سرگرم آشپزی بودوبابا هم نظافت خونه روبه عهده گرفت.ودوتایی باهم کاراروسروسامون دادن.

 niniweblog.com

مهمون ماحدودساعت8 شب تشریف آوردن. niniweblog.comخوش اومدید

من تازه ازخواب بیدارشده بودم ونق می زدم. ولی بعدچنددقیقه آروم شدم ولی تولباس رسمی راحت نبودم، مامان جون خیلی خودمونی لباس راحتی تنم کردومن خوشحال خوشحال شدم ،بردیا که اصلااجازه ندادمامانش لباسشو عوض کنه وبا پوشک شروع به هنرنمایی کرد.

animated gifs of dividing lines- hearts 

بردیا قبل شام خوابش بردومنم کناراون خوابیدم.البته جزئ معجزات بود.ولی پیش مهمونا آبروداری کردم.وباخوابم به بزرگتراحال دادم. 

من وبردیا

 animated gifs of dividing lines- balloons

بعدازیک ساعتی اول من بیدارشدم بعدبردیا

 animated gifs of dividing lines- balloons

بردیا عاشق آینه شده بودومرتب به تصویرخودش ابرازعلاقه می کردوجیغ وهورا می کشید

animated gifs of dividing lines- balloons 

منم توبغل بابایی شیرخوشمزه می خوردم. 

animated gifs of dividing lines- balloons 

اینجاهم بردیانقاشی می کشیدبه سبک پیکاسو ومنم تمرین سینه خیز میکردم به سبک کماندوها 

animated gifs of dividing lines- balloons

درآخرهم بردیاعاشق این ملحفه شده بودوهمش باش بازی می کرد 

بعدم آخرشب مهمونارفتن خونشون

بای بایanimated gif of dividing lines- bomb

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

بابا هادي
22 خرداد 91 11:42
قربونه پسرم برم و مهمونه خوشجلش


مرسی بابادوست دارم .خیلی زیادددددددددبوسسسسسس


مامان بزرگ برديا
22 خرداد 91 13:02
گل پسر معلومه مثل مامان خوشجلت مهمان نوازي هميشه به مهموني و مهمون داري باشي آقا خوش باشي كنار خانواده


مرسی خاله محبوبه.ایشالادفعه دیگه شماهم دعوت.من قول میدم پسرخوبی باشما.بوسسسسسسسسسس
مامان اوینا
22 خرداد 91 14:42
سلام. ارتین جون بزرگ شدی ماشاا... . خیلی عکسات جالب بود . دمرو خوابیدنتو ...

سلام عزیزم.آره حسابی بلا شده.آویناجونوببوس

مامان امیرعلی(زینب)
22 خرداد 91 15:43
سلام
مرسی که به ما سر زدی
ماشالا به این پسر نازت
اخه زمستونای ارومیه خیلی سرده


سلام خاله زینب.بازم سرمی زنم امیرعلی دوست جونموببوسس

مامان بنیتا
22 خرداد 91 20:51
سلام عزیزم
ایشالا همیشه به مهمونی

مرسی خاله.بنیتاجیگروببوس

الهام مامان لنا
22 خرداد 91 20:54
سلام عزیزم خیلی بزرگ شدی الهی فدای ناز خوابیدنت شم

قربون توخاله مهربون

خاطره مامان بردیا
23 خرداد 91 12:29
وای چقدر عکس. مرسی از پذیرایی و مهمون نوازیتون دوست جونم انشاء اله جبران کنیم

خواهش می کنم.زودبه زودبیاین پیشمون.بوسسسسسسسسس واسه بردیا،عمومهدی ،خاله خاطره