کوهنورد کوچک برفرازبام تهران
سلام.بعدازاینکه تواین چندمدت تمام کوهها وتفریحگاههای شمال غرب وشمال شرق تهران و گشتم.روزجمعه عازم بام تهران شدم.
مامان وباباگلی ازشب قبل تمام وسایلو آماده کرده بودن وقرارشدصبح زود راه بیفتیم.صبح زود ازخواب بیدارشدم وبه اتفاق باباگلی(بابای مامانی)عازم توچال شدیم.هوای نسبتا سردی حاکم بود ولی لذت خاصی داشت وحسابی آدمو شارژمی کرد.
بقیه مطالبو روی عکسا توضیح می دم.
اینا یک گروه ازمهندسای چینی بودن که برای خط مترو تهران کارمی کردن وعاشق من شده بودن وفکرکنم 30-40 عکسی ازمنو ومامان گرفتن.
اینم مامان ودوست چینیش .که عاشق من ومامان شده بود وتاایستگاه1 ماروهمراهی کرد.
این پدرودختراهل سویس بودن واین آقا مجذوب قیافه من شده بود وهمش به مامانم می گفت
baby is very beautifulومامانم به ایشون می گفتYour daughterh is very nice.
مامان واین گروه کلی باهم اینگلیسی صحبت کردن که من چیززیادی نفهمیدم جز تبادل عکساازطریق imail.ولی می خوام درآینده مثل مامانم به این زبون مسلط بشم.
اینجا توکابین درحال حرکت به ایستگا 5.
نورخورشیدچشمامو اذیت می کردبرای همین عینکمو به چشمم زدم تامناظرو بهترببینم
سه نفری توایستگاه 5
باباگلی در ایستگاه 5 مارو تنهاگذاشت وصعودش به ایستگاه 7 وقله رو ادامه داد
البته ماهم اولش خواستیم بریم ولی به علت کاهش شدید فشارهوا مامان وباباگلی به دلایل پزشکی صلاح دونستن من به اون ارتفاع نرم تا دچارآسیب ناشی ازارتفاع نشم.
من ومامان توایستگاه 5 موندیم وبایک گروه دانشجوباحال دوست شدیم
این آقااسمش عباس بود وازاون دانشجوای باحال که کلی بامن رقصید.
بعدشم من شدم سوژه عکاسی وقرارشد عکساروتوفیس بوک باهم لینک کنیم
البته بچه هاگفتن آرتینم یکی از جاذبه های گردشگریه.
اینجابعدازخوردن یک ناهارخوشمزه ونوشیدن شیروگوش دادن به موزیک تواون هوای پاک وروح نوازکم کم چشمام سنگین شد
وبالاخره خوابم برد.خدایی تو او ارتفاع واون هوای دل انگیز خواب چه مزه ای می ده
اینم مامان تنهای من.چون من لالا کرده بودم.
بالاخره بیدارشدم وحدودساعت 5 بودکه بابا ازقله برگشت
به اتفاق رفتیم توپناهگاه ویک استراحت کردیم و چای داغ وخوراکی خوردیم
اینجاهم بالاخره به پایین برگشتیم
به یک باغچه رفتیم وسفارش آش وعدسی دادیم ومنم که ازخنده غش کرده بودم
خدایی نمی دونم به چی می خندیدم.فکرکنم تاثیر هوای پاک بود
بفرمایید عدسی وآش گرم گرم که من عاشقشونم.
جای همتون خیلی خیلی سبزبود
خدایی خوشگلیم دردسرداره
تشکرویزه ازمامان مهربونم که تمام مدت منو توآغوشی حمل کرد.