من 8 ماهه شدم
دوستای مهربون وهمراهان خوبم سلام.
مامان این روزاسرگرم تنظیم یک سری مقاله تحقیقاتیه،برای همین کمتر می تونه آپ بشه.ولی با وجوداین ازبه روزکردن سایت من غافل نمی شه.
دیکشنری من(1)
بب=بابا دادا=داداش
مم=مامان ام=غذا
هادا=هادی دد=دردر
همچنان خنده رو هستم وشادشاد،انرژی مثبتم دیگه
روروکم رو به هرجادلم بخوادهل می دم
تادیروزاون منو میبردحالا من می رونمش
تامنومیبرن حمام، منم اردکامو،می شورم وحموم می دم.مدیریت دوشم با خودمه
مامان صندلی غذامو ازآشپزخونه اخراج کرد،چون چندباررومیزی روکشیدم وتمام وسایل روی میز واژگون شد.مامان به خاطر حفظ سلامت من، منو از دورمیزصبحانه حذف کرد
بیجنبم دیگه
صندلی به سالن تبعید شد ،خداروشکر دومنظورس وتابم می شه ،الان دارم تاب می خورم وموزیکشوگوش می کنم .
تاب تاب عباسی .....
آرتین انگری برد
دوستای ما مان براش یک کادو بزرگ خریده بودن منم درحال بررسی وکمک به بازکردن اونم
وقتی نخوام عکس بگیرم هزارراه فراربلدم
چشمامومی بندم
کلاهمو توصورتم می کشم وسرموپایین میندازم و....
خوش تیپم؟خدایی چطورم؟
جدیدا یک متکای نرم کشف کردم،نرم وراحت وگرم
روزجمعه پرستارخوبم امده بو دبه مامانم کمک کنه آخه
مامان می خواست لباسهای تابستونی جمع کنه ولباسای زمستونی روجایگزین اونا
ولی من، ببینید
خدایی حال کرده بودم،تاحالااین همه لباس یجاندیده بودم
اینجاهم ازفرط شیطنت تو تابم بیهوش شدم.
مامان پتوپیچم کرده چون زیرش بارکابیم.آخه حسابی گرماییم
اینم
تیپ نیمه زمستونی من
واماکارای من تواین ماه
1-چندثانیه بدون کمک می ایستم
2-کلمات دیکشنری بالا روبیان می کنم
3-فاصله بین دوارتفاع هدف می گیرم وتاتی می کنم
4-به طور فاجعه آمیزی دردری شدم
5- مخالف شدید هرنوع محدودیتم مثل پیشبند،کلاه،کمربندو...برای همین مامان وبابا تصمیم گرفتن برای خودشون پیشبندبخرن،تاموقع غذادادن به من اخ نشن.
6-تازه دسدسی یادگرفتم
7-عاشق آهنگای جدید شهاب تیام وبومبوم افشینم.
8-برنامه های علمی رودوست دارم.
9-عاشق کاغذ،سیم،ووسایل آشپزخونم.
جدیدا هرکه رودوست دارم بوسسسسسسسس می کنم.دهنمو می ذارم روی لپاش وبوس می کنم اونم باطعم آب دهن(ببخشیدا).ای نگیدچون نصیب هرکسی نمی شه.