سفره های 7 سین تیم ورزشی ما در 30 اسفند 91
زنیرو بود مردراراستی زسستی کژی زاید وکاستی
سلام
پسرمامان پگاه وبابا هادی وداداش آروین بودن که پایه ثابت ورزشن نتیجه ای جزو اهل ورزش بودن نداره.یک مامان سحرخیز که مارو ساعت 6 اماده می کنه تابه گروه بپیوندیم ویک بابا خوب ومهربون که یک صبحانه توپ آماده می کنه تا مابرگردیم خونه ونوش جان کنیم نون داغ وپنیر وکره وسرشیرومربا وچای شیرین و...
و یک گروه ورزشی پرنشاظ که همشون عاشق منن وبودن تو جمعشون به آدم انرژی مضاعف می ده.
اینم عکسای سفره های هفت سین در30 اسفند91 ساعت 7:30 صبح که یک سری از خانمها وآقایون تیم زحمتشو کشیده بودن که دست تک تکشون دردنکنه .
بوسه بردستانتان یاران من.
سفره1
سفره 2
سفره 3
من وحاجی فیروزکه خیلی دوسم داره وکلی بغلم کرد ورقصوندم و باهام عکس گرفت
بعضی ازبچه های بامرام ودوست داشتنی تیم که شدیدا هوادار منو ومامانین
درانتظارومتفکر
(عکسای 29 اسفند 91 ساعت 8 صبح)
به تمرینات کششی ادامه می دیم 123 1
مامان وبابا عاشق این مدل نشستن منن
اینجاهم چندتاکلاغ دیدم وکلی ذوق کردمبه قول مامان باهاشون فامیلم دیگه
واینم...
ودرنهایت برگشت به سمت خونه
البته عکاس گروه کلی ازم عکسای هنری گرفته که قراره به مامان تحویل بده که براتون می ذارم.
راستی مربی مهربون یک هدیه کوچیک اما باارزش (جغجغه ) بهم داد که عکسشو توپستای بعدی برای دوستای عزیزم می ذارم.
سحرخیزباش تاکامروا باشی.
به امیدپیروزی، شادکامی وسلامتی همه شما عزیزان
تا پست بعد