مسافرت نوروزی93(سفربه شمال خوزستان)
درادامه مسافرتمون به شمال خوزستان رفتیم وشهردزفول.
خدایی خوزستان استان رودهای جاریه وهرکدوم ازرودخونه هاش زیبایی خاصی دارن وبه علت شرایط آب وهوایی وسرسبزی این استان و مناظرزیبا ودیدنیش دراین فصل حس وحال بهاری ومفهوم بهارکاملاتداعی می شه.
دزفول شمالی ترین شهراستانه ورودخونه دزازوسط این شهر عبورمی کنه و...
بقیه عکسارو به علت تعداد زیادشون توادامه مطلب می ذارم
دز رودخانه ای بابستری سنگی وگوارایی بالا
رودخانه دز ومنطقه سد تنظیمی
عاشق سنگریزم ودرحال پرتاب سنگریزه ها توی رود
پارک آبیم فعال شده بود وحسابی منو وسوسه می کرد
درحال برسی وضعیت اسکان مسافران نوروزی باقدمهایی استوار
اینجا دیگه طاقت نیاوردم ومی خواستم برم توآب
ولی اب خیلی سرد بود ومامان وبابا اجازه نمی دادن
بالاخره منوبردن وبرام بستنی خریدن تاآروم بشم
مزارع وکشت زارهای سرسبزهم جواردز
نهارمهمان یکی ازاقوام بودیم وهمگی به مزرعشون رفتیم
عاشق سنگ ریزم،یواشکی میومدم جمع می کردم وبدو می بردم می ریختم تو زمین والیبال که بچه ها بازی می کردن وهمه روشاکی کرده بودم،
مثل پیام بازرگانی هی می رفتم ومیومدم
مامان وبابا مهربونم
بالاخره ازمحدوده زمین بازی اخراج شدم وباباجون منوبه گشت وگذاربرد
خدایی دویدن تواین سبزه ها چه حالی می ده
ازبس علاقه به سنگ وفرمون وماشین دارم
مامان می گه آخرش یا سنگ شاس وکانی شناسمی شم یاراننده کامیون
تویک فرصت مناسب دوباره به سمت داخل دویدم
اینجاهم آروینو مجبورکردن بیاد کنارزمین وبامن بازی کنه(بازی سنگ ریزه)
امتداد رودخانه دز درجنوب شهر
اسم این محل پل قدیمه که یادگارزمان ساسانیانه ولی توی جنگ آسیبهای جدی دید وتعدادی ازپایه هاش نوسازی شدوازحالت معماری قدیمی خارج
نمایی از پل جدید وآسیابهای آبی قدیمی
رستوران جدید به سبک بنای تاریخی زیگورات چغازنبیل درخوزستان
روزسیزده بدرهوای دزفول شدیدا بارونی بود ولی بعدازظهر ازشدت بارش کاسته شد وآسمون ابری باقی موند
منم چندساعتی خوابیده بودم وایناهم چشم منو دوردیده بودن وآتلیه بازیشون گل کرده بود
بابا ومامان که یاددوران نامزدیشون افتاده بودن وبیا وببین
عکسای عشقولانشون گل کرده بود که شرمنده همه رو نمی تونم بذارم
اینم آرتین تازه بیدارشده توویلاکه ازهمه جریانهای عکاسی بی خبربود
خدایی 2 ساعتی خوابیدم وحسابی بهشون حال دادم
به امیدسالی پرازبرکت وسلامتی وپیروزی وشادکامی برای همه