جبهه
شهریورومهرپیک کاری مامان بود وحجم فعالیتهای مامان خیلی زیاد،برای همین کلی مطالب راجع به این دوماه داریم که به تدریج آپ می کنم
البته دیدن حال وهوای اون روزا تواین هوای سرد خالی ازلطف نیست.
این موضوع مربوط به مهرماه می شه
یک روزعصر بابا جونم که من بهش می گم بابا کوه(به خاطراینکه یک کوهنورده حرفه ایی)به مامان زنگ زد وگفت به مناسبت هفته جنگ یک محیط جذاب ومهیج برای بچه هابه سبک جبهه شبیه سازی کردن که اگه بچه هارواونجاببریم خالی ازلطف نیست.
مامانم تند وسریع وسه سوت وسایلو آماده کردوبایک کوله خوراکی وتجهیزات کامل ما روبه اونجا برد.بابایی ام بعداز1 ساعت به ماملحق شد وکلی ماروخوشحال کرد.
محیط کاملا خاکی وآبی بود ونیازبودبچه ها لباس راحت داشته باشن ولباس مهمونی وکفش بیرونی تو جبهه ساختگی کارایی نداشت.مامانم یک لباس ساده به من پوشوند تاهرجوردلم خواست خاک بازی وآب بازی کنم وراحت راحت باشم.
درابتدا ورود درحال برسی محوطه
شت
منطقه آموزش جسمانی وحرکات تعادلی وموانع عبوری
ازقایق موتوریا وقایقای تندرو خوشم اومده بود وهمش دوروبرشون می چرخیدم
پرچمو برداشته بودم وروزمین می کشیدم ،هرچی مامان می گفت پرچموبالا نگه داربرعکسشو انجام می دادم ولج مامانودرآورده بودم.
قیافه مامانم دراون لحظه اینجوری بود
یک قسمت محوطه پارک بادی برپاشده بود تابچه ها سرگرم بشن ولی من که بچه نبودم تابااین چیزا سرگرم بشم
برای همین بابی تفاوتی ازکنارزمین بازی گذشتم وبه راهم ادامه دادم
وهمه ازبی اعتنایی من به فضای بازی کلیمتعجب شدن
کم کم هواتاریک شدوچراغاو نورافکنا روشن
منم ازنورپردازی سبز کنارنیزارای مصنوعی خیلی خوشم اومده بود وباسبزرنگی خودم
حال می کردم
یک سمت جبهه وسایل وتجهیزات نطامی بود منم که عاشق این جورچیزا
(ببینم وبگذرم اصلا وعمرا،فکرشم نکنید)
سوارهواپیما شده بودم وخلبانی می کردم درحد عالی.
کلی ازخودم صدای هواپیمادرآوردم وهمه روخندوندم
خودم خندم گرفته بود یک جاهایی اشتباها می گفتم قان قان وغش غش می خندیدم
ادوات زمینی که دیگه ولکنشون نبودم
یک ریزه ازخاکریزا وسنگرا بالا می رفتم وپایین می یومدم
بالا
پایین
قسمت هوانیروز
تانکای دشمن
خلبان آرتین سواربربالگرد وآماده پرواز
نی زاروتالاب
ودرنهایت خاکی وگلی با شادی کامل محوطه روترک کردیم ولباسامون تعویض
وتمیز ومرتب به خونه برگشتیم
البته مامان می گه جنگ درهمه حال مورد نکوهشه
نتیجه ای جز بدبختی وسختی،آوارگی وعقب موندگی،بی خانمانی ودرد،جراحت وزخم ،
قطع عضو ورنج، تیرگی وترس،رکود اقتصادی وفقرو ...نداره
به امیدجهانی پرازصلح وآرامش وآسایش