من وکارام (آذر93)
علاقه زیادی به کلیپس وگل سروتل وکش مو وگیره و... دارم ومامان بیچاره ازدستم حیرونه که وسایلشو کجا قایم کنه که من اوناروپیدانکنم
ولی هرکاری کنه من زرنگ ترم ویواشکی تعقیبش می کنم وجای وسایلشو یادمی گیرم
تاحالا مجبورشده چندبارجای اوناروتغییربده
ولی خدایی تقصیرخودشه هزارمدل گیره وکلیپس وکش وتل رنگاوارنگ داره
منم می بینموو دلم می خواددیگه ناسلامتی بچم دیگه
خدایی بهم میادا
دومین درگیری من بامامان وبابا سرلاک ولاک زدن بود .
شدیدا به لاک علاقه مندشده بودم وناخنهامو لاک می زدم
هرساعتم بایدرنگشو عوض می کردم مامان وعمه خیلی لی لی به لالام می ذاشتن ومرتب برام لاکای جدید می خریدن وروناخنهام می زدن ،هرکدومشونم به اندازه یک مغازه لاک رنگاوارنگ داشتن ومن کلی بااوناحال می کردم
ولی امان ازدست بابایی به شدت مخالف اینکاربود ووقتی من لاک می زدم خیلی خیلی شاکی می شد.برای همین استفاده ازلاک وتوی خونه برای همه ممنوع کرد
بالاخره مامان وبابا باهزارترفند منو ترک دادن ولی هنوز که هنوزه به لاک علاقه زیادی دارم وهرجامی رم یک دونه لاک می خرم ولی دیگه نمی زنم وبرای خودم یک کولکسیون رنگی ازاونادرست کردم
یک صبح جمعه که بامامان رفتیم خرید وهمون جا ماشینودادیم کارواش
اینجاهم ازدنت خریدن دریغ نکردمعشق دنتم دیگه
کارتون بره ناقلاروخیلی دوست دارم وعاشق این بره پولیشیمم
وهمش می گم مامان من خیلی این بره رودوست دارم خیلی خیلییا می دونی
درحال برنامه ریزی برای یک عملیات خفن آرامش قبل ازطوفان
هرمرکزخریدی که بریم حتما به خریداتوبوس وCDختم می شه وردخورنداره.
کلا اختتامیه خریدن
شخصیت باب اسفنجی روخیلی دوست دارم،
این بادکنکارم خودم باد کردم،
بزرگ شدم دیگه وخیلی کاراروبه تنهایی انجام می دم
عشق نشستن روی میز وبلندی واپن وهرجای مرتفغی که فکرشو کنید هستم
عشق ارتفاع دارم بدجور
قایم شدن پشت پرده هم که جزءتفریحات روزانمه
نقاشی کشیدنو خیلی دوست دارم و
بعضی وقتا چندساعتیو مشغول کشیدن ورنگ آمیزی بامدادرنگی وگواش و وماژیک وآبرنگ می شم،ولی همیشه موقع رنگ با گواش وآبرنگ بامامان درگیر می شم چونخلاقیتم گل می کنه ودرودیواروفرش وکل زندگی رو رنگ آمیزی می کنم ومامانو حسابی عصبانی
تا ماجراهای بعدی بای بای