ماجراهای آرتین4
عاشق گشتن وتفریحم وهمیشه توآماده شدن نفراولم ،خودم کفشامو میارم ومی گم کفش،تازه لباسای مامان وبابا رامیارم و بهشون می دم تاسریع تر اماده بشن.
علاقه زیادی به کتاب داستان دارم وتوهرفرصتی بادقت کتابامو می خونم وعکساشونونگاه می کنم ،دیگه مثل بچگیام اونا روپاره نمی کنم ودوسشون دارم.
مثل خلبانا شدم،موقع پایین اومدن وبالارفتن ازماشینم بجای پله صندلیمو زیرپام می ذارم وسواروپیاده می شم.
عاشق اینم روصندلیم بشینم ودلبری کنم .
علاقه زیادی به خوردن آب دارم ویک ریز شیشه آبم تودستمه .بجزخوردن آب تمام خونه روآبپاشی می کنم ومامان وبابا روحسابی عصبانی.
مسواک زدن خیلی دوست دارم وعاشق طعم خمیردندونم
این مسواکا روبابا برای من وداداشی خریده.Ben 10مال داداشی وغورغوری مال منه
ماشین پلیس وآژیرش ازعلایق منن .
درحال دیدن فیلم پلیسی توTVکه حسابی میخکوب صحنه شدم واصلایادم رفته توچه حالتی وکجاهستم.
قان قان سواریو خیلی دوست دارم.به خصوص ماشینای بزرگ رو.اتوبوس،کامیون ،خاورو...
علاقه زیادیم به بازیای فکری دارم، شطرنج،تخته نرد،دومینوو...تخته نردوبه خاطر تاس انداختن باحالش دوست دارم وباباگلی همیشه بهم یاد می ده ومربی منه.
این عروسکمو همیشه بهش توجه ویژه دارم حالاهم سوارتابش کردم وتابش می دم
وبراش تاب تاب عباسی می خونم.
بعدازبرگشت ازترکیه عاشق آب وقایق شدم.وانمو ازتوحمام میارم وقایق می کنم وچوبای گلفمو پارو .هیچکیم بهم یادنداده وابتکارخودم بوده.
همیشه یکی ازدکوریا رو یواشکی کش می رم ودبودو که رفتم ومامان وبابا روحسابی شاکی.تواین صحنه بوسیله مامان دستگیرشدم.
علاقه فراونی به وسایل آرایشی وبهداشتی دارم .زدن عطرواسپری رو خیلی دوست دارم.یواشکی ازصندلی بالا می رم واوناروپایین میارم وبه خودم می زنم ومی گم به به.
عاشق تماشای منظره بیرون ازپنجرم ومیرم نزدیکشو وبیرونو تماشا می کنم
درحال حاضرتمام کلماتو می تونم بگم وقتی بهم یک کلمه روبگن ویکی دوبارتکرارکنن منم عین طوطی بالهجه خودم تکرارمی کنم.آخ جون حرف زدنم هم کامل شد.
خدایا ممنونم