آرتین کوچولوآرتین کوچولو، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 7 روز سن داره

بهونه نفس كشيدن

تورآزمایشی-شمال (نور-چمستان-لاویج)

1392/5/13 2:34
نویسنده : آرتین کوچولو
6,462 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به همه عزیزای خودم.

قراره مامان وبابا منوبه یک مسافرت خارج کشورببرن وقرارگذاشتن تا  تواناییهای منو ارزیابی کنن.به همین خاطر تصمیم گرفتن سبک مسافرتهای داخلیو  تغییر بدن و شرایطو شبیه سازی کنن و رفتاروکردارمنو توی چندتورمختلف ارزیابی.

اولین تورانتخابی تور نوروچمستان بود.که براتون توضیح می دم.

مامان بعد ازیک تحقیق وتفحص کامل برای یک توریک روزه به چمستان ودریاچه الیمالات وآبگرم لاویج ثبت نام کرد.زمان حرکت روزجمعه بود.

برای همین مامان  خوبم ازروزقبل تمام وسایلو وتجهیزات مورد نیازسفرو آماده کرده بود.

جمعه ساعت 3:45 ازخواب بیدارشدم وهمراه بقیه به محل قرار حرکت کردیم.باباجون چون می خواست روزه بگیره همراه مانیومدوفقط زحمت رسوندن ماروکشید.ساعت 4:45 به محل  قرار رسیدیم .لیدرای توریک دخترخانوم مهربون ویک آقا پسرخوش اخلاق بودن.کلابچه های تور همه اهل دل واهل حال وحسابی پایه بودن.

یک گروه منو می برد یک گروه میاورد وهمش درحال حرکت وردوبدل شدن بین بچه هابودم.

وکلا سوژه عکس شده بودم و بچه هامرتب بامن عکس می گرفتن.

راننده هم که خیلی ازمن خوشش اومده بود هرجا توقف داشتیم منو سریع به پشت فرمون می نشوند ومن کلی قان قان می کردم.

خلاصه جونم براتون بگه به خاطر من  شماره موبایل مامان که به خاطر شرایط کارش حالت اینترنشنال داشت اینترنشنال ترشدوقرارشد همه بچه ها عکس منو تو صفحه فیس بوک به عنوان کوچیکترین عضو گروه بذارن وخلاصه دیروزFace book روترکوندم.ای ول بچه ها دمتون گرم.


بقیه  ماجراتو ادامه مطلب 

 بابایی بعدازرسوندن  منوسواراتوبوس کردومن یک راست صندلی راننده  روانتخاب کردم و یک ریز می گفتم قان قان وولکون نبودم که نبودم .

 

 موقع صرف صبحانه با گروه خواب بودم ویک فرصت استثناییو اردست دادم

 

 توماشینم  هرازگاهی یک چرتای کوچولویی می زدم وبه خودم استراحت می دادم ولی صدای ساب وموزیک اونقدربلندبودکه حیفم می یومدبخوابم ونی نای نایارونبینم.

 

باصدای موسیقی و وجیغ وهورا بروبچ ازخواب بیدارشدم وشروع کردم به دست زدن و نی نای کردن 

فضا بیشترشبیه دنس کلوپ بود ومنم حسابی ذوق کرده بودم

 

بالاخره به دریاچه الیمالات رسیدیم ومن درحال بالا وپایین پریدن وشیطونی کردن

 

اینجاهم همش به مامان می گفتم پوشکمو دربیاره تابرم آب آب.ولی هوا ابری بود وآب سردومامانی  اصلااجازه نمی داد.

کلا مثل مرغابیم وهرجا آب باشه حتی یک چاله کوچیک باید برم توش بشینم وخودم خیس تلیس کنم.

 

اینجا بامامان قهرکردم ورفتم یک گوشه تنها تنها نشستم. 

 

درحال تناول هلو وپیداکردن سنگریزه 

  

؟؟؟؟؟؟؟؟ 

 من ومامانی که عاشق همدیگه هستیم

قایق سواری تودریاچه همراه بانازوعشوه 

بالاخره  به زدن پاهام توآب رضایت دادم وتقریبا به خواستم رسیدم.ولی آبش خیلی سرد بود .حق بامامانی بود.ههه

 

نهاردیزی خوشمزه سفارش دادم وخودم مشغول کوبیدنش شدم.تواین کارحسابی استادم 

من ومامان جون که همش بش می گفتم شال مامانمو بده ومامان جون می گفت مال خودمه شبیه مال مامانته.ولی من ولکن ماجرانبودم

تومسیر جنگل گردی چمستان 

عاشق یک سگه شدم یک نوع سلیقست دیگه!!!!!!!کاریش نمی شه کرد.

عاشق صدای پرندهام وهمش تودرختا دنبال جوجوا می گشتم

 بعدازاون به آبگرم لاویج رفتیم

توچشمه آب گرمم منو راه ندادن وگفتن کوچولویی وبخاراتش برات ضررداره.

کلا اون روزواسه من مرغابی آب ممنوع بود 

 

 منم درعوض رفتم سراغ ترشیجات که بدجوری طرفدارشونم وازدیدن دنیای رنگا وارنگشون کلی ذوق کردم وهمش می گفتم ام ام .مم مم

 

  

 تراشه فیل سنگی منطقه لاویج که خیلی جای قشنگی بود

 

اینم باباجون ومامان جون که همدیگرو خیلی خیلی دوست دارن 

 

جونم براتون بگه عاشق یک دختره به اسم شبنم شده بودم که 27 سالی ازخودم بزرگتربود وموقع رقصیدنش چنان مجذوبش می شدم که همه متوجه شدن ورسما مارودوست دخترودوست پسر معرفی کردن وهمش براش نازمی کردم وهرازگاهیم خجالت می کشیدم 

 

عاشق رنگ چشاتم. دیونه نگاتم  مجنون اون اداتم .ایناروو شبنم جونم بهم می گفت  

خداروشکرهمه چیزعالی بود وهواهم ابری و خنک وخیلی خیلیم بهمون خوش گذشت

جای همگی خالی

حدود ساعت 2 بامدادم به تهران رسیدیم وبابای مهربون وعزیزم اومده بوددنبالمون وماروبه خونه برد.

ودرانتهانمره ارزیابی من

روابط اجتماعی               100 از100

همکاری بامامان                80 از100

تحمل شرایط  وسروصدا     90 از100

ولی باهمه این نمرات خوب بازمامان دودله که منو ببره یانه.وبازم به تورای بیشتری برای تصمیم نیازداره.

 اصلا نبره خودم باشبنم جونم می رم حالا می بینید چشمک

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (59)

زهرا مامان عسل
13 مرداد 92 9:44
به به بازم تفریح.چه جاهای قشنگی.فدای تو بشم که هرجابری هزارتا خاطرخواه داری.
خوشگلی دردسرداره
پگاه جون چه تصمیم خوبی گرفتی.خوشم میاد که همیشه همه جوانبو می سنجی.
ببوسش اساسی


مرسی دوست جون.گفتم قبل رفتن توفضای توروشلوغی وهیاهو یک محکش بزنم ببینم چجوریه که ماشالا کم نیاورد وبه همه انرژی داد
زهرا مامان عسل
13 مرداد 92 9:47
راستی یادم رفت بگم این پسرما خوشگله خدایی.توهم هی لختش کن ولباسهای نانازبپوشون خوب معلومه دلبر می شه
خانومی خودتم که حرف نداری همیشه بایک تیپو وقیافه جدید.مامان وباباهم عالی و20.خوش باشید


شما لطف داریدعزیزم.چه پیشنهادمی دی موهاشو ازته بزنم تاهواداراش کمتربشن.
نسیم-مامان آرتین
13 مرداد 92 10:21
چشمم روشن دوست دختر پیدا کردی اونم از نوع شبنم
حالا اینجا ایرانه ویک روزه شبنم جونو پیداکردی بری اون ور آب چند تا دوست دختر قراره پیدا کنی


خاله دختراخودشون گیرمی دن ودنبالم راه میوفتن.من بی گناهم

محبوبه مامان الینا
13 مرداد 92 10:27
ای جانم عزیزم با این نمرات عالی بازم شک دارینببرین خو بچه مون بزرگ میشه گلایه میکنه بهتون ها


چشم گوش می کنم.
بابا هادي
13 مرداد 92 10:58
هميشه به سفر ماركوپولو جيگرتو پسرم خوشجلم عاشقتم ديگه ميخوام ببرمت جزيره ...اگر خدا بخواد. بدون تو نميرم كه اونجا باهم ميريم آب بازي قانقان بازي خوپ



مرسی بابایی.حسابی پایم
سحر
13 مرداد 92 12:26
سلوووووووووووم به به چه عکسای قشنگی ماشاالله به گل پسر خوشمل



سلام عروس گلم.خوبی.آرتین چشمتو دوردیده بود ویکم شیطونی کرده
مینا
13 مرداد 92 12:40
پگاه جون همیشه به سفر و گردش عزیزم
عکسات خیلی نازه وروجک دوست داشتنی
راستی منم اینجا رفتم خیلی جایه قشنگیه


مرسی خاله جون.خیلی قشنگ بود.ایشالا دفعه دیگه با هم میریم
مامان پینار
13 مرداد 92 13:06
چه جاهای خوشگلی همیشه به تفریح و گردش .
مامانی ماشالله نمراتش عالیه ببرینش دیگهههههههههه
پسر به این ماهی، گلی


مرسی خاله که هواموداری.پینارجونم خوبه؟ببوسش
مرجان مامان اران
13 مرداد 92 13:11
سلام عزیزممم شرمنده دیر اومدم خیلی گرفتار بودمو نبودم و خستهههههههه و بی حاللللل
دلم کلی براتون تنگیده بود عزیزمم
مثل همیشه خانواده فعالل
همیشه به سفر عزیزم ایشالا خوش باشید همیشه عزیز دلممممممم
عکسا مثل همیشه عالی و خوشگللل
ارتین نازمو ببوسسس
راستی اپ کردمم


عزیزم خدانکنه بی حال باشی گلای نازموببوس حتما میام
محسن "دانشجوی پزشکی"
13 مرداد 92 13:18
همین حالا دوست دختر !!!

معلوم نیست بزرگ شد چی میشه؟

خوش به حالتون پگاه خاونم.چه جای خنک و قشنگی .ما داریم توی گرمای جنوب بخارپز میشیم مخصوصا با حال روزه.

بگی نگی بهت حسودیم شد




آقای دکترشما که شیرازید خوزستان بودید چی می گفتید.

هرموقع خواستید تشریف بیارید مادرخدمتیم.همشهری


مامان بردیا جون
13 مرداد 92 17:06
همیشه به تفریح...................


اره دیگه با این شیرین کاریای ارتین معلومه دیگه همه خاطر خواش میشن
قربونش برم
چشاش منو کشته..............



تشکرخاله جونم بردیا جونم منو کشته بااون شیرین کاریاش
ارشین
13 مرداد 92 17:08
سلام ارتین جونم

باز که بلا شدیی جیگرم...................

خوش بحالتون

منم مسافرت می خوام



عکسا حرف نداره مثل همیشه


آرشین جونم ممنون.بلاشدم اون حسابی.بوس.ایشالا شماهم زودزودمی رید




کسری ومامانش
13 مرداد 92 18:44
خاله پگاه من خیلی حسودیم می شه.آرتین وروجک چقدرمی گرده .
منم دلم مسافرت خارج می خواد.
من ومامانم عاشق اون عکس لختیشیم که قهرکرده بااون دمپاییای قرمزش.ماه شده.
همه عکسا عالی.تیپ وروجکم 20.
آرتین خدایی چندتادخترسرکارگذاشتی؟؟؟؟چشمات دخترکشه بازم بهت حسودیم می شه.
خاله خوشتیپ وخوش سلیقه جوجو منوببوس

کسری جون شما ومامان لطف دارید.نمی دونی چه عشوه ایم می ریزه نمی دونم ازکجا اینارویادگرفته؟؟سلام به مامان برسون وممنون بابت لطفتون
زهرا مامان ارتا
13 مرداد 92 19:10
سلام ارتین خاله بازم رفتی بیرونو یه عده رو هلاک خودت کردی پگاه جون همیشه به سفر خوش باشید


فذای تو. بچم توهرشهرودیاری عاشق زاری داره.آرتا جیگروببوس
مامان بنيتا
13 مرداد 92 19:50
خيلي دلم براتون تنگ شده
واي با اين نمرات عالي بايد همراهتون باشه اصلا دلتون مياد بدون آرتين جون برين
اميدوارم هميشه شاد و سرحال باشين
عكسا مثل هميشه بي نظير بود



عزیزم دل ماهم خیلی تنگ شده یک کم کارم زیاده درگیر مقالاتم هستم .یک مهلت بدید سرم خلوت شد حتما یک قرارملاقات می ذارم.عشق منو ببوس.شرمنده که تو قرارقبلی بچه ها نتونستم بیام.
الی مامی آراد
14 مرداد 92 0:54
آفرین مامان فعال همیشه به گردش مامانی پسر به این خوبی با این معدل خوب مگه میشه نبری


فدای تو همه که طرفدارآرتینن.فکرکنم باید تسلیم بشم.
بهار
14 مرداد 92 1:08
عزیز دلم قربون اون تیپت برم مرغابی.
پگاه جون این سربنداش منو کشته.خاص آرتینه.خیلی باحالن

خانومی پسرمون سفیده شما هم همش عکس لختی بذار.بابا آدم هوایی می شه.الله اکبر
پس بگو آرتین ومامان خوش تیپش به کی کشیدن . به بابا جون ومامان جون،ماشالا به این مامان وبابا اهل گشت شما خانومی
عکساهم حذاب وعالی.


ممنون بهارجون.به خدا من لختش نمی کنم خودش گرمایی وعاشق تیپ لخت ولباسای لختی.خدارحم کرده دخترنشده وگرنه چی می شد؟

سپیده مامان درسا
14 مرداد 92 2:42
ای جانم ماشالله گل پسرمون آقا شده واسه خودش
انشالله که همیشه همه جا بهتون خوش بگذره پگاه جونم
به نظرم با این گل پسر سفر خیلی میچسبه مامانی و بابایی ، حتما آرتین خوشگله ما رو با خودتون ببرین و هم عکسهای خوشگل خوشگل ازش بگیرین برامون بیارین



وای خاله سپیده عاشقتم.حتما عکسای خوشگلمو میارم
مریم
14 مرداد 92 12:13
پگاه جون اینقدرقشنگ اززبون آرتین می نویس که من متنو چندبارمی خونم.اونجا که گفته اصلا نبره باشبنم جونم می رم کلی خندیدم
پسرت خوشگل وخوش تیپ وخوش ادا وخوش سلیقه که هست دیگه چی می خوای.
عاشق اون عینک دودی خوش رنگش شدم.
مامانی این چیزای خوشگلو ازکجا می خری.عاشقشمولی حیف یکی دیگرودوست داره



عزیزم به عشقاش زیادوفادارنیست فکرکنم بتونی یکبارامتحانش کنی وقاپش بزنی.
معلم
14 مرداد 92 13:55
این دریاچه دقیقا کجاست؟(شهر و استان)


همینطورکه گفتم چندمنطفه روشامل می شه.استان مازندران-چمستان نزدیک محمودآباد.
آتنا مامان روشا یدونه
14 مرداد 92 15:28
به به چه سفر خوبی . چه پسر خوبی پس کاملا آماده شدید برای سفرهای بزرگتر
بابا با این نمراتی که پسرمون گرفت که میره برای فینال یعنی مسافرت های هوایی


تشکری خاله مهربون .چندموردهوایی داخلی داشته ا ماکزیمم زمان پروازداخلیا هم حدود 1:45 است .اما باآرتین سفرخارجی نرفتیم.خدایی بیشترنگران اینم که مریض نشه وپروازطولانی کلافش نکنه.
ازطرفیم من وباباش شدیدا نیازبه سفر خارجی داریم.
مامان بردیا
14 مرداد 92 19:01
بلهههههههههه.پسر به این نازی همه عشقش میشن دیگه.چه جاهای خوبی رفتین.همیشه خوش باشید.مامانی واقعا هشتاد درصد همکاری با مامان خیلیه ها


مرسی خاله ببین چه امتیازایی گرفتم اصلا گریه نکردم.
عشق نی نی
15 مرداد 92 0:14
اول ببخشید چندوقتی بود نبودم.
دلم برای این عروسک یک ذره شده بود
بیشتراز10 بارچندتاپست آخریو نگاه کردم وسیرنشدم.
مامانی بچلونش که عکساش دیونه کنندست.
همیشه به سفر.خوش باشی وروجک



خوش اومدی دوستم.چشم می خورمش اساسی
عشق نی نی
15 مرداد 92 0:15
راستی مامان پگاه یک سوال خیلی خوب لاغرکردید چطوری؟ماشالا عالی بودید عالی ترشدید.ببوس نی نیو




عزیزم شما هم چندروزبیای پیش من خودبه خودوزن کم می کنی.

امتحانش مجانی.

عزیزم کارومقالات دانشگاهی وحضورآرتین دیگه رمقی برام نمی ذاره.

ورزش گروهیو بعضی وقتا میرم که امیدوارم مرتب ادامش بدم.ولی پیاه رویم زیاده وبدوبدکردنم دنبال آرتین تا حدبی نهایت.خوابمم به خاطرکارام یک مقدار کمه خودم فکرکنم علتش همینا باشه.




سعیده مامان آرتین (شازده کوچولو)
15 مرداد 92 8:39
پگاه جون این که پسر خوبیه با خودت ببرش. ولی خیلی سر و گوشش می جنبه، مراقبش باش




این یک موردحق باشماست.چیکارش کنم خاطرخواهاش زیادن
مامان محمدماهان
16 مرداد 92 2:12
آفرین به مامان پگاه با این ایده های خوبش
آفرین دوم هم به آرتین جان برای کسب نمره های عالی



تشکردوست جون.پسرمونوببوس
مامان آروین (مریم)
16 مرداد 92 7:08
با دیدن کلی عکس از آرتین جون علاوه بر اینکه کلی لذت بردیم کلی دلمون هم برا پسری ضعف کرد که کلی بچلونمش تو بغلم ....




فدای تو مریم جون.آروین جیگرو بچلونش
جوجو
16 مرداد 92 10:42
سلام به آرتین ومامانش [گل
عزیزم توچقدرنانازی.
مامانش ماشالاش باشه .پسرمون چقدرمی گرده حسابی اهل گشته.البته دست مامان وبابا هم دردنکنه که اینقدربهش می رسن.مامان جون پسرمون آبو دوست داره دیگه بذاربازی کنه


عزیزم تواین موردحسابی به مامانش کشیده.آب سردبودوگرنه خودم زودترآرتین می رفتم.بوسسسسسسس
مامان آرتین (الهه)
16 مرداد 92 11:26
وااااااای مامانی این آقا آرتین که خییییییلی باهاتون همکاری کرده. ما منتظر عکسهای سفر جدیدش هستیم


ایشالا به زودی زود توردومو می برمش
navid
16 مرداد 92 11:51
سلام همیشه به گردش رفتن و خوشی.
یه تور هم بزار بیا قائمشهر خونه ی ما بخدا ما هم جاهای خوشگل خوشگل داریم . بد نمیگذره ها .

سلام برسون و ارتین رو ببوس


سلام به نوید ومامان مهربونش.حتما میام قول می دیم اومدیم مزاحم بشیم.نوید جونو ببوس
مامان بردیا جون
16 مرداد 92 12:45
ارتینم چطوره مامانی..............
از طرف من و بردیا جون ببوسش


دستبوس شما وعاشق بردیا کوچولو
مامان بردیا جون
16 مرداد 92 12:48
سلام این لوگوی بردیاس اگه میشه توی وبتون بزارین




حتما می ذارم عزیزم
انسیه مامان امیرعلی
16 مرداد 92 13:21
چجوردلت میادنبریش پگاه جون اونجاهمش دلت اینجاستبچه به این ماهی اینهمه خودکفاهم هست که واسه خودش دوست هم پیدامیکنه


چشم تسلیم.هرچی خاله جون بگه.گل پسروببوس
انسیه مامان امیرعلی
16 مرداد 92 13:21
نمره های ارزیابیشم که خوبه بچه مگه بزرگه که صدبشه نمرش


ای جان خاله هوادارخودم
انسیه مامان امیرعلی
16 مرداد 92 13:23
عکسی که داره دیزی رومیکوبه خیلی خوشکله

راستی پگاه جون شماتونینی سایت عضوی

درضمن اپممممممممم ومنتظر


منم خیلی اونو دوست دارم.عضو نیستم ولی مطالبشو استفاده می کنم سر می زنم حتما
مامان بردیا جون
17 مرداد 92 14:04
پگاه جون ممنون لطف داری عزیزم


توی ایمیلم رفتم چیزی نیومده بود
من تازه وبلاگ نویسی رو شروع کردم زیاد به این اصطلاحات اشنایی ندارم قربونت برم


فدای توماهم هممون ازابتدا شروع کردیم ومسلط نبودیم.
مامان ایمان جون
17 مرداد 92 19:13
عزیزم همیشه به گردش
چه جاهای قشنگی,چه عکسای باحالی
آرتین جونم که مثل همیشه آقا و دوست داشتنی
آخه پسر به این خوبی با این نمره های عالی دیگه دل دل کردن نداره مامانی,آرتین جونم ببر دیگه


چشم تسلیم می شم
زهره مامان آریان
18 مرداد 92 0:21
همیشه به گردش و تفریح.
خداروشکر پسری از ازمایش مامانش سربلند بیرون اومد.


مرسی خاله جون

الهام مامان آوینا
18 مرداد 92 14:52
سلام عزیزم. پگاه جون جز 15 را برای قرائت انتخاب کرده بودید. اومدم ببینم قرائت کردید؟ ممنونم اگر قرائت شده بیاید تو وبلاگم اطلاع بدید. منتظرتونم


سلام عزیزم بله خوندمش.ممنون چشم.
منا مامان کورش
18 مرداد 92 18:52
سلام عزیزم عیدتون مبارک ارتین جونم همیشه به گردش قربونت برم خوشگلی دیگه این درد سرهارو دار


خاله جون عید مبارک.کورش جونم خوبه دلم براش تنگ شده
پرهام ومامانش
19 مرداد 92 0:52
خدایا

عید است و دلم خانه ویرانه، بیا / این خانه تکاندیم ز بیگانه ، بیا

یک ماه تمام مهیمانت بودیم / یک روز به مهمانی این خانه بیا

عید فطر بر شما مبارک.

مهربون برشما هم مبارک.ببوس پرهام جونمو
زری مامان مهدیار
19 مرداد 92 1:02
ایشالا همیشه به سفر و خوشی
خدا ایشالا این مامان نازنین و سر حال رو برای بابایی و گل پسرا حفظ کنه
مامانی نازنین پسرمون به این خوش سفریه، دیگه دودل نباش و با خودت ببرش ایشالا
به هر حال به نفع خودته که گل پسر رو با خودت ببری وگرنه شبنم جون و آرتین جون هم سفر می شن شما رو هم نمی برن


ممنون مهربون. ای وای چی می شه راست می گی دوست جونم.
رنگارنگ
19 مرداد 92 6:42
ببخشید دیر اومدم عیدتون مبارک عبادت قبول



عیدشما هم مبارک وطاعات قبول.ممنون
سپیده مامان درسا
19 مرداد 92 16:24
سلام پگاه جونم خوبی ، عیدتون مبارک ، انشالله که همیشه براتون بهترین ها اتفاق بیوفته



ممنون عزیزم.ببوس گلمو
مامان بردیا
20 مرداد 92 17:32
سلام.دوستم.با کمی تاخیر عیدتون مبارک.طاعاتتون مقبول درگاه مهربان خدایمان.
آپم.سر بزنید



تشکر دوست جون بردیا عسلو ببوس
دودانشجو(نیلوفر)
22 مرداد 92 11:40
سلام عزیزم خوبید؟ دلم براتون ی ذره شده بود.
تفریح خوش گذشت؟؟؟؟؟
آرتین جون خوبه؟؟؟؟
بوووووووووووووووس


فدای شما مهربونا.بوسسسسس.اونم خوبه
مامان آوينا
23 مرداد 92 11:40
خيلي ناز و خوشگلي گلم
آوينا باپست تولد آپه شما هم دعوتيد


تشکر.حتما میایم.بوس
صبا مامان امین
23 مرداد 92 12:30
سلام.خوشحالم باهاتون آشنا شدم و با اجازه لینکتون کردم.شادمون می کنید اگه به من و امین سر بزنید.
مامان خوش پوش آرتین،از مانتوهاتون تو پست های "قلعه سحرآمیز" و جشنواره غذا برج میلاد" خیلی خوشم اومد.لطفا آدرس محل خرید این دو رو می فرمایین؟ممنون


عزیزم منم ازآشناییتون خوشحالم.چشم لینکتون می کنیم.
گلم از بوستان پونک خریدم اوائل تابستون ولی الان خیلی جاها آوردن.قابلیم نداره مهربون
بهناز مامی یلدا و سروش
23 مرداد 92 14:23
دلم گرم خداوندیست که با دستان من گندم برای یاکریم خانه میریزد ، چه بخشنده خدای عاشقی دارم که میخواند مرا با آنکه میداند گنهکارم !
دلم گرم است ، میدانم بدون لطف او تنهای تنهایم … برایت من خدا را آرزو دارم !



خیلی زیبا بودبهناز جون.فرشته هاتو ببوس
مامان بردیا شیطون
23 مرداد 92 14:24
مامان پگاه چرا وب پسر ما رو لینک نکردی عزیزم
بردیا و شیطنت هایش


چشم حتما لینک می کنم.شرمنده
ارشین
24 مرداد 92 15:53
سلام ممنون
فرصت شد حتما یه قرار میزاریم


اون کد رو که بهت دادم بزار توی امکانات وب


چشم گلم وبابت لطفت به آرتین تشکرویژه
ارشین
24 مرداد 92 15:53
******
زندگی مثل "پیانو" است...
دکمه های سیاه برای غم ها...
و دکمه های سفید برای شادی ها...
اما زمانی میتوان آهنگ زیبایی نواخت
که دکمه های سیاه وسفید را
"با هم" فشار دهی...!


خیلی زیبا وپرمعنی بود همراه همیشگی.بوسسسسسسسسسسس
ترنم
25 مرداد 92 11:55
الهی فدایه گل پسر نازم که انقدر دلبری میکنه ایول به تو با این نمره هایه عالی پس با ابن نمرات لازم السفر شدی نازنینم عکسایه خیلی جالبی بود اللخصوص قهر تنهایی گل پسری ایشالله همیشه خوش باشید مهربونم


تشکرترنم جونم.
رها مامان راستین
26 مرداد 92 18:23
عاشق اون عکس لختیشیم که قهرکرده بااون دمپاییای قرمزش.ماه شده.

همه عکسا عالی.تیپ پسری هم عالی






تشکررها جون.خوش به حال شما که همیشه تواون طبیعتید.ببوس راستین جونو


خاله عفت
27 مرداد 92 13:07
زنده باشی و سرحال گل پسر، زیر سایه مامان و بابا


تشکر خاله عفت مهربون.شما هم درکنار عمو خوش وخرم باشید
ღبارانღ
28 مرداد 92 12:52
واییییییییییییی پاگه چقدر زیبا بود...کلی خوشم امد از این پست..همیشه به گردش...منم تعریف لاویج را خیلی شنیدم...ولی نرفتم...خوش بگذره...


ایشالا به زودی بری خیلی جای زیباییه
ღبارانღ
28 مرداد 92 12:52
پگاه به من گفتی این پسر من بی وفاست بهش فکر نکنا...راست می گی...پس اون عروست که اسمش سحر بود چی شد؟به همین راحتی پسرت عاشق کس دیگه شد؟؟؟؟؟ ببوسش...


سحر ازدستش حسابی عصبانیه.
ღبارانღ
28 مرداد 92 12:53
عکسها ارتین مثل همیشه زیبا...


مرسی باران جان
محی مامان ملینا و کوروش
13 شهریور 92 16:45
عکساتون خیلی قشنگ بود لذت بردم مامانی من میگم گل پسرمون رو ببر از نمره های خوبش معلومه که خوش سفره ایشالا بهتون خوش بگذره