مسافرت به طالقان
سلام به همه دوستای مهربون
ازاول خرداد قرارگذاشتیم تعطیلاتو به یک جای خوش آب وهواوییلاقی بریم که هم نزدیک باشه ،هم باصفا.بالاخره بعدازنظرخواهی ومشورت طالقان انتخاب شد.
سه شنبه صبح زودازخواب بیدارشدیم ووسایلیو که مامان ازشب قبل برای سفرآماده کرده بودتوسط بابایی توماشین جاسازی شد.حدودساعت 7 به دنبال باباجون ومامان جون رفتیم ،بابایی به علت یک سری کارنتونست همراه ما باشه که بعدازنیومدن کلی پشیمون شد،ولی دقیقه به دقیقه به موبایل مامان زنگ می زد حدودساعت 8 ازتهران خارج شدیم هنوزابتدای اتوبان تهران-کرج بودیم که با حجم بالای ترافیک روبرو شدیم وبالاخره بعد3ساعت به کرج رسیدیم ،ناهاروتو پارک جنگلی کرج میل کردیم وبعدار2 ساعت استراحت وتجدید قوا ازجاده میانبرراهی طالقان شدیم.مسیربسیارخوبی بودواثری از ترافیک اتوبان به چشم نمی خورد.ابتدای ورود به دریاچه رفتیم طبیعت فوق العاده زیبایی بود ودل کندن ازاونجا سخت ، 3ساعتیو اونجا موندیم وعصرانه وچایی نوش جان کردیم. من اونجا کلی بازی وتفریح کردم ،باغروب خورشید هوا روبه سردی گذاشت، بطوری که مجبورشدم سویشرت وشلوار بپوشم وکلا تیپ زمستونه بزنم.
به علت تعداد زیادعکسا ،اوناروتوادامه مطلب می ذارم وتوضیح می دم.
مسیررفت تو ترافیک اتوبان تهران-کرج
پارک جنگلی کرج ومن توسبدشخصیم بدنبال مم(خوراکی) می گردم
(دریاچه طالقان(اونجاهم دست ازخیارخوردن برنداشتم
اونجا یک سری دوست پیداکردیم که باهم به گردش می رفتیم وخیلی بهمون خوش گذشت
اولش ازرفتن به کناررودخونه وصدای آب می ترسیدم ولی باتشویق دوستم ساریناتغییرعقیده دادم
بعدکاربه جایی رسید که همگی مانع رفتنم می شدن
به دنبال پروانه های رنگارنگ
دره میراش پایین طالقان که خیلی سرسبز وبکربود وآرامش عجیبی داشت
آرتین تارزان
به دنبال کشف معما ومتعجب وانگشت به دهن
تودل طبیعت کلا اشتهام بازشده بودوخیلی خوش حوراک شده بودم
عاشق خوردن آب میوه بانی هستم اونم ازنوع پاکتی
تو
بفرمایید ماست تازه تازه به همراه چلوکباب که کلا میکسش کردم که راحت ترخورده بشه
بوی خربزه روخیلی دوست دارم وخودشو بیشتر
به دنبال مسیرحرکت مورچه ها
کلا به حشره شناسی علاقمندشده بودم،پروانه،مورچه ،زنبورو...
برای چندلحظه تنهاشدم وهمش بابا جونو صدا می زدم،بابا بابا
اسباب بازیای مصنوعیو کنارگذاشتم وسرگرم بازی با وسایل طبیعی شدم.
نیم ساعتی با این چوب مشغول بودم
بعدازبازی وورجه ورجه وخوردن ناهار یک خواب عمیق خیلی حال می ده
علاقه زیادی به وسایل ورزشی دارم وتومحوطه مهمان سرا مدام سواراونا می شدم
می خواستم میزوتاآخرش قدم بزنم وبالاخره موفق شدم(شبیه بندبازا)
اینجا مامان بهم گفت آرتین یک ژست بگیرمنم خودمو این ریختی کردم (ژست مدل جدید)
باباجون ومامان جون مهربون که همیشه وهمه جا مواظب منن وکلی درکناراونابهم خوش گذشت.دوستون دارم
آب وهوای طالقان فوق العاده بودوروزای خنک وشبای سردی داشت(هوای موردعلاقه من)
تو این چندروزتماما لبنیات تازه خوردم وکلی انرژی گرفتم(پنیر،دوغ،ماست،کره و...)همه چیزعالی بود
بالاخره بعدازکلی گشت وگذاروتفریح پنج شنبه ساعت 8 به تهران رسیدیم
توتموم مدت فقط فقط حاضربودم کفش ورزشی نایکو بپوشم وهیچ کفش روقبول نمی کردم،مامانیم گفت این وروجکم مارک اصلو تشخیص می ده ها.خدایی خیلی راحت تر وخوش پا تره
تاماجرای بعدی بای بای