سفربه تایلند2(شهریور95)هتل - Phuket Hotel
بالاخره به پوکت رسیدیم،یک بهشت واقعی ویک جزیره فوق العاده رویایی،بعدازترانسفرشهری واردیک هتل شدیم که مثل یک اردوگاه تفریحی سرسبز بود وهمه جورامکاناتی دراون وجوداشت،سالن ورزشی،سالن اسپا،زمین بازی،چندین استخرو...
(یک بهشت دردل یک بهشت بزرگتر).چندروززمان لازم بود تاتمام مناطق داخلی هتل روبگردیم،اکثرمسافررابرای گشتن توهتل ازماشینای برقی استفاده می کردن. مامان وبابا مثل همیشه کارشون عالی بود ویک هتل باامکانات بسیارخوب و یک فضای مناسب برای بازی وتفریح بچه ها رزرو کردن البته بایک امکان دسترسی عالی به مناطق تفریحی ومراکزخریدشهری و... .
بقیه درادامه مطلب...
آب وهوای پوکت عالی بود ورویایی،فصل بارونهای موسمی بود یک لحظه بارون بود یک لحظه آفتاب.یک لحظه ابربود ویک لحظه خورشید سوزان .بوی نم وبارون وعطرگلها وگیاهان آدمو مست می کردودوست داشتی همش توفضای بازباشی وگردش کنی.عاشق باروناش بودم وکلی زیربارون عکس گرفتم.
به قدری امنیت شهری بالابودکه من وآروین خودمون ازسوپرای اطراف هتل خریدمی کردیم
لابی هتل که من خیلی دوسش داشتم وتامامان وبابا برای رفتن به تورهای تفریحی وسایل روآماده کنن میومدم وتوش بازی می کردم
همون روزاول Kids Club روپیداکردم ومرتب بش سرمی زدم.
مدلهای صندلیاش روخیلی دوست داشتم بخصوص زرافه ودایناسور رو
تنوع گونه های درختی ودرختچه ها بینهایت بودیک طبیعت استوایی بی نظیر
بعدازبارون تششع اشعه های خورشیدبه حدی بودکه اگه عینک آفتابی نمی زدی چشمارومی سوزوند
آسمونی صاف وهوایی پاک پاک به دورازهرنوع آلودگی
فضای داخلی اتاقها که تمام تزیینات ووسایل داخلی ازجنس چوب بود
هرروزکه می رفتم بیرون یک اسباب بازی می خریدم
مارومیمون ودلفین وآب پاش وکوسه و...
مامان کم کم عصبانی شده بودومی گفت یک چمدونم فقط برای اسباب بازیهای توبایدبخریم
به خاطرشناورفتن تواستخرودریا کلابرنزشده بودیم ومامان هرچی لوسیون وپماد Afterburn
آورده بود کم اومد ودوباره کلی ازاونجاخریدیم دیگه آخراش به پوست اندازی افتادیم و
هرشب مامان وباباسرتاپای بدن مارو لوسیون وکرم می زدن
شبهای هتل
ادامه دارد...