اولین امتحان
دوشنبه امتحان زبان انگلیسی پایان ترم داشتم ومربی چندروز قبل برای مامان وبابا یک یاداشت گذاشته بود تا تاریخ امتجان منو یادآوربشه مامان وبابا هم سعی می کردن تو این چندروز بیشتربامن انگلیسی صحبت کنن.اصلا استرس نداشتم وخیلی ریلکس بودم.تو این چندروزوقتی بقیه سرگرم مطالعه وکاربالپ تاباشون می شدن منم لپ تاب خودمو که ازبابایی بهم ارث رسیده می آوردم ومی گفتم می خوام سی دی زبانمو گوش کنم می خوام درس بخونم.
خلاصه روزدوشنبه فرارسید وامتحان من برگزارشد ومامان بعد امتحان سریع با مدیرمون تماس گرفت وایشون گفتن که کلا چهارنفرازهم دوره های من نمره قبولی گرفتن وپاس شدن وبالاترین نمره هم مال آرتین بوده وهمه سوالاتو کامل جواب داده.
وقتی برگشتم خونه مامان وبابا منوبوسه بارون کردن وخبرقبولی من سریع جهانی شد وخلاصه پیام تبریک تلفنی ووایبری وواتس آپی وفیس بوکی و...به سمت من سرازیر .
اینم اولین موفقیت رسمی من توزندگی
پسرم امیدوارم آینده روشن وتابناکی پیش روت باشه وقله های موفقیت وپیشرفت رو مقتدرانه فتح کنی
چون باتمام وجود باورت دارم وبه توانایی هات ایمان وتو این مدت کاملا بهم ثابت کردی که قدرت یادگیری فوق العاده ایی داری واراده وپشتکاری راسخ
عاشقتم عزیزم
بادیدنت جون می گیرم وبابودنت نفس می کشم