جاده چالوس(امام زاده ابراهیم)
شرح ماجراتوادامه مطلب
ساعت 6صبح چندوقت پیش خونه روترک کردیم وهمراه دوستای خوبمون عازم امام زاده ابراهیم شدیم.هواابری وخنک بود وسوزسرما کاملااحساس می شد ولی ازاون جایی ک من میونه ایی بالباس گرم ندارم ترجیح دادم تیپ تابستونی داشته باشم ومقاومت می کردم.
درخال خوردن سیب زمینی آب پزداغ درکناررود آب
رودخونه زیبای تومسیر که صدای دلنشینش گوشو نوازش می کرد
بعدازصرف صبحانه به سمت قله حرکت کردیم
تومسیریک گردوازدرخت چیدم وتااون بالا دستم بود وباش بازی می کردم
هرجاخسته می شدم بابا گلی منو بغل می کردوبه راهمون ادامه می دادیم
بالاخره بعد از1ساعت کوه پیمایی به آستان مقدس امام زاده رسیدیم
اولین زائرابودیم وجزء خادم حرم هیچکس اونجا نبود
همراه باخادم امام زاده یک عکس یادگاری گرفتم وحسابی باهم دوست شدیم
بازیم گرفته بود ورفتم رومنبرنشستم وکلی ذوق کردم
تومحوطه امام زاده همش ورجه ورجه می کردم وازاین وربه اونورمی دویدم
من ومامانی اون بالا بالاها
بعداززیارت وخوردن چای داغ وکیک به گشت وگذارتوطبیعت اطراف پرداختیم
مناظرزیبایی بود وشکوه خاصی داشت
عاشق کوه وکوهنوردیم
بعد اززیارت وگشت وگذارآروم آروم پایین اومدیم وبرای صرف نهاربه کناررودخونه حرکت کردیم
اینقدربازی وکوهنوردی کرده بودم که ازشدت خستگی خوابم برد
بعدازیک ساعتی استراحت ازخواب بیدارشدم ویکهودیدم یک جای دیگم
اینجاکجاست دیگه
بعدازبیدارشدن حسابی گشنه شده بودم وبابا گلی برام جوجمو آماده کرد
البته روی منقل وبارعایت اصول زیست محیطی
بادیدن رودخونه درکنارمون کلی ذوق کردم ودوباره شروع کردم به پرتاب سنگ توآب
بعضی وقتا عشقم به مامان گل می کنه وحسابی می چلونمش
طرفای غروبم راهی پیست مسابقه اسکی روی چمن شدیم
بطری آب وآورده بودم ومی گفتم بابا دستاموبشورکثیف شده خاکی شده
پیست بین المللی چمن که مابین ویلاسازیهای قانونی وغیرقانونی گم شده بود
خیلی خیلی زیبا بود
بالاخره گردش یک روزه ما به پایان رسید وبا یک دنیا انرژی به خونه برگشتیم
یک چند خطی ازدرد دلای مامانی:
دوستای خوب ومهربونم متاسفانه تواین تفریحات نظاره گر صحنه هایی هستیم که جا ی تاسف و سوال داره
بعضیا برای روشن کردن آتیش شاخه درختاروخیلی راحت جدامی کنن وبه همین راحتی حق حیاتو ازگیاهان سلب می کنن
آشغالا وپسمانداشونوتوطبیعت ورودها رها می کنن به خصوص دسته تجزیه ناپذیرشووبه حقوق همه بی احترامی
بین این دسته افرادبعضیا انتقادپذیرن وبعضیا جبهه گیری می کننٰ ،بیایید تصمیم بگیریم به کسانی که به محیط زیست بی احترامی می کنن واکنش نشون بدیم وازشون بخوایم تورفتارشون تجدید نظر کنن شایدگروهی نسبت به رفتارماشاکی بشن ولی ارزششوداره حتی اگه بتونیم یک نفروباخودمون همراه وهمسو کنیم.
اگه واقع بین باشیم می بینیم اگه همه ما نسبت به محیط اطرافمون بی مسولیت باشیم آیا فرداجایی برای تفریح وزندگی باقی می مونه؟آیاطبیعتی باقی می مونه تاچندساعتی به دامنش پناه بیاریم وخودمونوازفشار واسترس شهرنشینی تخلیه کنیم؟آیارودخانه پاک وزلال وعاری ازآلودگی درجریان می مونه تا آرتینهای من وشما باپرتاب سنگ ریزه دنیای شیرین کودکیشونو شیرین ترکنن؟